English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 85 (5816 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
foot operated starting switch استارتر پایی
foot starter U استارتر پایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
starters U استارتر
starter U استارتر
starter/generator U استارتر ژنراتور
starter dynamo U دینام - استارتر
starter cable U کابل استارتر
starter switch U سوئیچ استارتر
key starter shaft U محور استارتر
fly wheel starter U استارتر فلایول
starter gear ring U چرخ دنده استارتر
air impingment starter U نوعی استارتر در موتورهای توربینی کوچک
starter U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starter motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
starting motor U راه انداز [استارتر] [اتومبیل رانی ]
turbostarter U استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
criss-crossing U پایی
criss-crossed U پایی
plantar U کف پایی
criss-cross U پایی
planters U کف پایی
planter U کف پایی
criss-crosses U پایی
foot brake U ترمز پایی
panton U کفش دم پایی
pantof U کفش دم پایی
pantof U کفش سر پایی
papoosh U کفش سر پایی
polypody U هزار پایی
territoriality U بوم پایی
foot control کنترل پایی
velocipede U دوچرخه پایی
shoepack U کفش دم پایی
shoepac U کفش دم پایی
pumiceous U سنگ پایی
pedicab U سه چرخه پایی
footy U پادار پایی
footrest U زیر پایی
push bike U دوچرخه پایی
bicycles U دوچرخه پایی
bicycle U دوچرخه پایی
elephantiasis U پیل پایی
espadrille U کفش دم پایی
pedal U پدال پایی
foot pedal U پدال پایی
pedals U پدال پایی
foothold U زیر پایی
footholds U زیر پایی
pedaled U پدال پایی
push bikes U دوچرخه پایی
pedaling U پدال پایی
pedalled U پدال پایی
pedalling U پدال پایی
tarsal U مچ پایی استخوان قوزک پا
treadle press U ماشین چاپ پایی
ambulatory psychotherapy U روان درمانی سر پایی
an odd slipper U یک لنگه کفش سر پایی
foot starter U راه انداز پایی
modulus of rigidity U ضریب سخت پایی
kick starter U راه انداز پایی
lubberliness U بی دست و پایی ناازمودگی
defendance need U نیاز خویشتن پایی
coefficient of rigidity U ضریب سخت پایی
pumicestone slag U سرباره سنگ پایی
melodion U یکجور ارگ دستی یا پایی
foot operated starting switch U کلید راه انداز پایی
takeoff leg U پایی که فشار برروی ان است
subbass U کلیدرکاب پایی ارگ وپیانو
lubberly U از روی کودنی یابیدست و پایی
to muff a catch U از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
to muff a ball U از بی دست و پایی توپ رانگرفتن
maladroitness U ناشی گری بیدست و پایی
motoring U گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
melodeon U ارگ پایی یا دستی نوعی نی کوچک
foot pedal switch سوئیچی که با پدال پایی بکار میافتد.
pivot foot U پایی که درهنگام حرکت بایدروی زمین بماند
leads U پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
lead U پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
soft-pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com